جوانان ، آینده خود را با دنیایی از امید و آرزوها آذین می بندند. محل سکونت ، چه شهر و چه روستا در این میانه نقشی ندارد .
در عصر حاضر جوانان اولین منبع برای پیشبرد اهداف توسعه ای محسوب می شوند. استفاده از توانایی آنها در عرصه های مختلف سازندگی از بدیهیات است ، اهمیت سرمایه گذاری برای این قشر از اجتماع همانند سرمایه گذاری مستقیم در بخش هایی مانند صنعت و کشاورزی است و چه بسا از منزلتی بیشتر نیز برخوردار است .
متاسفانه تاکنون در عرصه های مختلف کمتر از حضور و مشارکت این جمعیت خلاق و روبه رشد استفاده شده است . جوانان به ویژه جوان روستایی از یکسو درگیر مسائل و مشکلات دست وپاگیر اولیه بوده و از سوی دیگر مدیران نیز توجهی درخور در استفاده از آنها نداشته اند .همین امر سبب شده که نتوانند در سرنوشت و صحنه های مورد علاقه ی خود حضوری همه جانبه و موفق داشته باشند .
این در حالی است که جوان روستایی می خواهد و حق دارد نقشی در جامعه کوچک و محدود خود داشته باشد. او می خواهد از " ایستایی " در تعیین و وزن ارزش اجتماعی خویش به " تکاپو " برسد . بهترین راه جلوگیری از خروج این قشر تشنه کار و به تبع آن جلوگیری از تخلیه روستاها ، ایجاد خوشه های صنعتی روستایی و استقرار صنایع تبدیلی در پیرامون روستاست ، این اقدام نه تنها از روند مهاجرت می کاهد بلکه انگیزه ای می شود برای بازگشت مهاجرین به زادگاهشان. زیرا جوانانی که جلای وطن کرده گاه در حاشیه شهرها به کارهایی نه در شان خود مشغول و روزگاری نامناسب را سپری می کنند .
سیاستگذاران توسعه باید نگاهی عدالت محور بر قشر عظیم جوان اعم از روستایی و شهرنشین داشته باشند. جوان به اقتضای سنش بسیار فعال ، پرهیجان و سرشار از انرژی است . پاسخ به عواطف ، امیال و گرایش های آنها از یکسو و توجه با مهارت ها و قابلیت های اجتماعی شان از سوی دیگر از لوازم توسعه همه جانبه و پایدار است .
باید از نزدیک با مشکلات و دغدغه های جوانان آشنا شد باید در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها از آنها کمک گرفت و... باید آنها را جدی گرفت . این اقدام ، اعتماد به نفسشان را تقویت و امید را در دل آنها می کارد . باشد که انرژی بی پایان جوان در کنار تجربه ی بزرگان ، اکسیری شود در توسعه روستا ، بی شک پیشرفت کشور بدون در نظر گرفتن روستایی و جوانان پرشورش راه به جایی نخواهد برد .