سلام بر همولایتیهای عزیز ازغندی ام .
پیشاپیش روز سیزده برشما خوش بگذرد
به مناسبت روز سیزده روز طبیعت این چند بیت معر ونه شعر را تقدیم میدارم پذیرا باشید.
درازغند روز سیزده بین چه غوغائی🌴
شده مردم چو مجنونی ز شیدائی 🌴
یکی بار وبُنه بندد به عزم رفتن درکوه 🌴
دگر بندد بارخویش به سوی باغ بالائی 🌴
علی قاسم به همراه تقی واکبروکاظم 🌴
نمایند جور یک بازیِّ گوی بَلّ اَستائی 🌴
به هرسو آتشی برپا و بر رویش زند قُل قُل 🌴
خورشت قرمه سبزی ، آش یا که قوری چائی 🌴
طنابی از درخت آویز تابی هست وبردورش🌴
گروهی از جوانان باعمو وعمّه وباخاله ودائی 🌴
جوانان دم بختش گره بر سبزه ها بندند 🌴
که تا سال دگر شاید رها یابند ز تنهائی 🌴
کنند سیزده بدر غمها به دور ، گویند 🌴
الهی سیزده سال دگر باشدهاکوت کوتائی 🌴
ولی افسوس چنارش ، شاخه مخصوص تابش نیست 🌴
که بربادش نشینند وبرون ازدل کنندغمهای دنیائی🌴
الهی خوش بُوَد امروز همشهریِّ ازغندی 🌴
به ازغند و به کوه و دشت و هر جائی 🌴
سیدحسین موسوی ازغندی